معنی نوعی فیلمنامه
حل جدول
اقتباسی
فیلمنامه
سناریو
فیلمنامه نویس
سناریست
برنده بهترین فیلمنامه
آندری زویاگینتسف و اولگ نگین برای «لویاثان»، تیان ژو دینگ برای فیلم نشانی از گناه
بهترین فیلمنامه اقتباسی
«بازی تقلید»نوشته گراهام مور
بهترین فیلمنامه غیراقتباسی
«مرد پرندهای»نوشته الخاندرو ایناریتو، نیکلاس جیاکوپون، آلکساندر دیلناریس و آرماندو بو
اداره کردن فیلمنامه
کارگردانی
اصطلاحات سینمایی
همان سناریو است (رجوع کنید به واژه ی سناریو) درگذشته چیزی نبود که در فیلمسازی جدی گرفته شود اما امروزه در کشورهای صاحب صنعت سینما، فیلمنامه عنصری مهم تبدیل شده است.
فرهنگ معین
(مِ) [فر - فا.] (اِمر.) داستان یا نوشته ای که براساس آن فیلم تهیه می شود، سناریو.
لغت نامه دهخدا
نوعی. [ن َ / نُو] (ص نسبی) منسوب به نوع. مقررشده برای نوع. (ناظم الاطباء). مربوط به نوع: صورت نوعی. حرکت نوعی. (فرهنگ فارسی معین): من ِ نوعی.
صورت نوعی
صورت نوعی. [رَ ت ِ ن َ / نُو] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) صورت نوعیه. جوهر حال است در هیولای ثانی و آن جوهریست داخل در جسم و مبداء بود آثار آنراچون روشنائی و سوزندگی و بدین صورت است که نوع اجسام مختلف شود. جوهریست بسیط که وجود آن بالفعل تمام نشود بدون آنچه در آن حلول یابد. (تعریفات جرجانی).
فارسی به عربی
عام، مثالی
واژه پیشنهادی
نوعی خط
معادل ابجد
392